باید رفت اون روزا دیگه بر نمیگرده باید رفت
حرفاتو میخورى شبا به جاىه شام
دستت خون شده فرق نداره با چشام
چند وقته بودنت عه رویه عادته
رفتنم بهتره نبودت راحته
خونه سوتو کور بدون سر صدا
داره برف میاد زل زدى به رد پام
دستاتو ول کردم یه دفعه گم شدى
جات دیگه خالى نیست که بیاى پر کنیش
پس باید رفت آخر سر با حسرت باید رفت
فدای سرت نباشه غمت
نری و یادت رفته باشه تنت
نشینه خاکستر کنار لبت
فدای سرت عزیزم نباشه غمت
نبینم اون روزتو
نبینم مستیاتو
نبینم انقد چت باشی که تلف شی تا صب
نبینم بُریدی
نبینم بخیه رو مچت
نبینم حک شده حرف بقیه رو پشتت
نبینم اون روزتو که پُر باشه از یکی دلت
- ۹۵/۰۲/۰۴
فدای سرت ، برای همه
شبا که سره هر چیزی کوچیکی بود
دوای سره گفتی مشکل منم دیدی رفتم
الان بهتره ، حواست جمعه؟
من چی؟ نه من که نمیشم به همین راحتی وابسته
مثل زیپ شلوار تنتیم این مصرف ارزششو نداره خره
خودش صد مدل بدتر از تو کلافه تره
خلاصه گ.ه سگم رو ..سای دورو ورم
رفیقام میگیرن سراغ تورو ازم
یادم میاد اون شب تو اتاق که تورو زدم
فدای سرت عزیزم نباشه غمت
نبینم شدی معتاده کُک و علف
تیکه کلمات همه فُشای رک و بدن
از دید هر پسری خوراکه جلو عقب
خداحافظ گُل ِ پر پر